• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۳ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5801 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۲ تير

ديپلماسي به دقيقه اكنون

محمدجواد لساني

گاهي فرصت تازه‌اي از راه مي‌رسد و در برابر ديدگان سبز مي‌شود، اما يك غفلت سبب مي‌شود تا آن گوهر توفيق از دست برود. در واقع صفت كم خردي، اجازه درك آن لحظه را به شخص نداده است. پس آن فرصت زرين از برابر چشم، همچون ابر مي‌گذرد و برايش، جز يك تماشا باقي نمي‌گذارد.  هانس مورگنتا (Hans Morgenthau)، نظريه‌پرداز آلماني‌تبار و استاد علوم سياسي در امريكا تعريف جديدي از بقا در زندگي امروزي دارد. وي مثل ديگران كه مطابق گذشته به قطبي بودن قواي جهان معتقدند بر آن باور كهنه خط بطلان مي‌كشد و نظريه جديدي را پيش مي‌كشد تا اهل سياست به چيز ديگري فكر كنند؛ نام آن فكر نو «موازنه قدرت» است كه قواعد آن مدتي است بر دنيا حاكم شده. از اين تعبير سياسي چه مي‌توان دريافت كرد؟ نخستين برداشت اين است كه در روابط ميان كشورها مولفه مهم‌تري ديده مي‌شود كه براي ماندن در مركز توجه جهان لازم است به آن دست يازيد. به عبارت ديگر در اين تعريف، هر چه قدرت در شرق يا در غرب موجود باشد، هيچ كدام‌شان نمي‌توانند به تنهايي ديگران را تحت سلطه خود قرار دهند، بلكه اصل موازنه مي‌گويد كه ديگر چوب خط قطبي بودن جهان به پايان رسيده. به جاي آن اكنون لازم است از درون روابط، قدرت‌هاي تضمين شده‌اي صيد كرد. اين قدرت جديد به متن ديپلماسي اولويت مي‌دهد و براي تقويت ديپلماسي، روايت‌سازي لازم  است. 
روايتگري يا روايت‌سازي ديپلماتيك، دقيقا چه چيزي است؟ آيا از فعال كردن روايت مي‌توان ابزار قدرت ساخت تا همچون سلاح نظامي به كار آيد؟ براي پاسخ به اين دو پرسش عميق شايد بهترين پاسخ‌ها را محمدجواد ظريف‌ خوانساري داشته باشد. اين سياستمدار و ديپلمات كهنه‌كار، همين چند روز پيش در يك نشست صميمانه به دعوت نهاد دانشجويان خارج از كشور در تالار اميركبير تهران (نبش ادوارد براون) نكته روشني پيش كشيد؛ او با تجربه سنگين مذاكرات برجام در زمان تصدي وزارت خارجه جمهوري اسلامي به همين مفهوم تحول‌ساز در روابط بين‌الملل اشاره كرد؛ اينكه همه مسندنشينان مطلع باشند كه امنيت‌سازي در جهان امروز مبتني بر «روايت» و توجه به «موازنه قدرت»‌هاست. يعني اين روايت‌ها هستند كه مي‌توانند تعيين‌كننده اعتبار يك اقليم و همچنين شكوفايي يك ملت- دولت باشند. بدين قسم كه تضمين در روابط بين‌الملل در زماني روي مي‌دهد كه شما روايتي با معماري پيچيده بسازيد كه براي طرف مقابل، تخطي كردن از آن، هزينه‌زا شود. اكنون اگر كشوري مقتدر همچون چين بفهمد كه طرف مقابل از موازنه بي‌بهره هست و تنها با تعدادي كشور از يك اردوگاه جهاني رابطه دارد او را در موضع بن‌بست تلقي مي‌كند و تا مي‌تواند از او امتياز مي‌گيرد. جالب توجه اينكه دكتر ظريف با يك مثال ديگري، آتش‌افروزي در منطقه را با تعريف روايت ملموسي پيش مي‌كشد؛ او مي‌گويد اسراييل براي اقناع دنيا به اين اكتفا نكرده كه فقط با سربازانش بر سر مردم بي‌دفاع و مظلوم غزه بريزد و حمام خون راه بيندازد، بلكه سوي ديگر نبردش مهم‌تر است كه روايت‌هاي نافذي براي تجهيز خود بسازد. در اين راستا رژيم اشغالگر در سال‌هاي اخير تلاش كرده دو گزاره را نهادينه كند: يكي اعلام كند كه  به ‌شدت مظلوم و ستمكش است! (در حالي كه مظلوميت در جبهه مقابل او است) به عبارت روشن اين رژيم غاصب با روايت‌سازي مستمر جا بيندازد كه در آن نقطه از منطقه پرتنش بسيار تنهاست و همه قدرت‌هاي پيرامون به او هجوم آورده‌اند! روايت دوم از زبان اين ديپلمات بسيار شنيدني ست. اينكه مجموعه اقدامات اسراييل هميشه شكست‌ناپذير است! البته در رخداد‌هاي اخير باطل بودن اين روايت بر همگان آشكار شد. به هر روي با اين دو روايت كه محصول اتاق فكر دژخيم است، سعي شده تا با كمك ابزار فرهنگ و هنر، آدم‌هاي رسانه و سخنگوهاي شخصي به اضافه يونيفرم پوش‌هاي حكومتي اسراييل، اين روايت‌ها به رنگ‌ها و عناوين گوناگوني تكرار شود.بازوهاي اجتماعي هم به كمك آمدند چنانكه احزاب و تشكل‌هاي داخلي و مقيم امريكا و اروپا هم آن را همخواني كرده‌اند تا براي مخاطبان جهان به صورت درازمدت جا بيفتد كه اسراييل تنها و در عين حال رويين‌تن است. اين روايت‌سازي نهادينه شده، به خودي خود مي‌تواند قدرتي توليد كند كه روي حقيقت مساله را بپوشاند و گنبدي چون گنبد آهنين كذايي را به رخ بكشد. پرسشي پديد مي‌آيد كه در قبال اين محصول كارخانه ديپلماسي رژيم جنايتكار اسراييل، كشورهاي منطقه چه كرده‌اند و تا كجا پيش رفته‌اند؟ متاسفانه بايد گفت با وجود آنكه آنها از نظر تاريخي، در سمت درستي ايستاده‌اند و بالطبع راحت‌تر مي‌توانند ديگران را با اسناد حقيقي مجاب كنند در الفباي شناخت قدرت روايت متوقف شده‌اند. شايد نياز باشد دستگاه ديپلماسي كشور، به كارايي روايت، بار ديگر فكر كند و آن را بار ديگر پس از تعطيلي چندساله به راه اندازد.به شكلي كه سازه‌هاي فرهنگي و نرم‌افزاري ايرانيان براي جان‌بخشي روايت به تكاپو افتند و رمز و راز‌هاي روابط حاكم در اروپا و امريكا را دريابند و رسانه‌اي كنند. يك اقليم، تنها نمي‌تواند براي دفاع از خود به سلاح‌هاي نظامي‌اش بسنده كند و با تكيه صرف بر نظامي‌گري و حتي جنگ نيابتي (كه از ريشه خطاست) عرض اندام كند، بلكه بايد در كنار آمادگي نظامي به آموختن مهارت روايتگري نيز مبادرت كند تا در درازمدت، آموزگار صادقي از نظر ديپلماسي براي كشورهاي تحت سلطه منطقه هم بشود. در گام‌هاي مهمي چون مذاكره با قدرت‌هاي جهاني به شناخت دقيق نظريه موازنه قدرت اهتمام لازم است. اين همت بزرگ سبب مي‌شود كه آدم‌هاي ديپلماسي در صحن مذاكره، به جاي سردرگمي‌ها و آسيب‌هاي پس از اين حهالت، با دست پر و قدرتمند، حرف‌هايي براي گفتن داشته باشد. امروز، دستي اگر از روايت خالي باشد كارش در مذاكره به نمايش‌هاي مضحك مي‌كشد و چه بسا با گزافه‌گويي‌ها دستمايه تحقير طرف مقابل و رسانه‌هاي حرفه‌اي جهان قرار گيرد. پاسخ تحقير ديگران را نمي‌توان با «فحاشي از دور» و لعن و نفرين مكرر در اجتماعات، معالجه كرد، بلكه لازم است به جاي آن رفتار كه تاكنون نتيجه‌اي در بر نداشته خوب است به يك خودشناسي عميق براي يادآوري تاريخ ديرين اين سرزمين دست زد. به‌طور يقين، آرمان‌هايي كه با هزينه سنگين خون شهيدان به دست آمده، نمي‌توان با كمك کم‌تجربه‌ها روايت كرد آنها دچار توهم «خود حق‌پنداري» هستند و گوش شنوايي براي دريافت نكته‌هاي طرف مقابل ندارند. به‌طور قطع بايد راهي انتخاب كرد تا نخبگاني كه معادلات جهاني را مي‌شناسند پشت ميز گفت‌وگو بنشينند. انتخابي كه در عينيت جهان امروز زبان پرمايه و گويايي براي فهم طرف مقابل دارد. اين همان الگويي است كه ديپلماسي موفق نام دارد و به سربلندي و رفاه ميهن با چشمان باز كارگزار فهيم مي‌انجامد. نخبه منتخب مي‌تواند به جاي مبهم‌گويي و بيگانه‌ستيزي هزينه‌زا، فرصت‌هاي پيش آمده را به خوبي ببيند و براي تقويت منافع ملي و آرماني شكارش كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون